این مطلب از مجموعه مطالب شمارهٔ ۱۶۸ رسانهٔ همیاری مورخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲ است که بهدلیل آغاز اعتراضات داخل ایران بهکشتهشدن مهسا امینی با تأخیر روی وبسایت رسانهٔ همیاری قرار میگیرد.
مژده مواجی – آلمان
به مراجعم زنگ زدم:
– با شرکت باغبانی تماس گرفتم، پنجشنبه هفتۀ آینده ساعت نه صبح وقت آشنایی و صحبت در مورد قرارداد کار را گذاشتهاند. راهش کمی طولانی است. ساعت ۷:۳۰ در ایستگاه اتوبوس نزدیک خانهتان قرار میگذاریم و با هم به آنجا میرویم تا راه را یاد بگیری.
مراجعم حدود یکسال به کوچینگ شغلی آمد. اما چند ماه است که پروندۀ او نیمهباز است. نه میشود پرونده را باز گذاشت، چون از مدت مجازی که ادارۀ کار برایش تعیین کرده، گذشته است. نه میشود پرونده را بست، چون نیاز به کمک دارد و چند قدمی به شاغلشدنش، نمانده.
از همان اول کوچینگ، میدانستم که نیاز به دورۀ طولانی دارد. او و خانوادهاش را چند سال پیش در اسکان پناهجویان دیده بودم. دورۀ کودکیاش را در افغانستان گذرانده بود و از جنگ و خونریزی در افغانستان به ایران گریخته بودند. آنجا کار کرده و تشکیل خانواده داده بود. دستهایش با ابزار باغبانی آشنا شده بود و نه با قلم و کاغذ. این کمبود را میخواست در آلمان برای بچههایش جبران کند. داشتن حق تحصیل که خودش در ایران از آن محروم مانده بود.
در آلمان افرادی که با خواندن و نوشتن مشکل دارند، کم نیستند. آنچه که در دنیای امروزی برای اکثر مردم عادی و بدیهی مثل آبخوردن است، این گروه خود را فاقد آن میبیند و همین به احساس خودکوچکبینی، احمقبودن و خشم علیه خود میانجامد. آنها که زبان مادریشان آلمانی است، گویش را میدانند. اما پناهجویی که زبان را دستوپاشکسته صحبت میکند، مشکلی بهمراتب بزرگتر در این جامعۀ جدید دارد. خیلی از آلمانیها چپچپ به آنها نگاه میکنند که باید زبان آلمانی را خوب یاد بگیرند، کار کنند و در جامعه ادغام شوند. خیلی از غیرآلمانیها هم جور دیگری چپچپ به آنها نگاه میکنند، با ترحم و تا حدی تحقیر.
چندین بار مراجعم را برای کارآموزی باغبانی همراهی کردهام. سر وقت در محل قرار حاضر میشد. با درک ساعت و زمان مشکلی نداشته است. ترجیح میدهد زودتر از خانه بیرون بزند تا زودتر سر قرار باشد. در طول مسیر که با هم میرفتیم، صحبت نمیکرد. تمام هوش و حواسش به علائم بین راه بود. آنها را سریع در ذهنش ثبت میکرد. برای بهخاطر سپردن مسیر، تنها یکبار دیدن برایش کافی بود.
پنجشنبهٔ هفتۀ آینده یکی از همین روزها خواهد بود. مسیری طولانی را پیش رو داریم. دو بار اتوبوس و یکبار مترو باید عوض کنیم. البته با کمی پیادهروی.